بچه بودم بابام منو برده بود شهر بازی سوار تاب زنجیری شده بودیم ، هنوز دور نگرفته بود دستگاه که دیدم بابام داره از ترس داد و هوار میکنه..طرف نگه داشته دستگاهو به بابام میگه چی شده ؟ میگه این دختر من میترسه مارو پیاده کن !
نظرات شما عزیزان:
برچسبها:
تبادل لینک
هوشمند
برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان توفانی
از حال واس
شما و
آدرس 2funny.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.