دوتا برادرزاده هام داشتن تو خونه میدوئیدن و ورجه وورجه میکــردن ..

بابام میگه: قــربون نوه های گـــلم مــث تــام و جــری میمونن !!!

منم از سروصداشون اعصابم خورد شد سرشون داد زدم  گفتم بشینید دیگه !!

مامانم از تو آشپزخونه میگه: بفــرما آقا اینم اون سگــس هم تام ازش حساب میبره هم جری

 دقت کردین؟ پسرا هرموقع میخوان دعوا کنن محله ی خونشون میره پایین شهر اما اگه بخوان مخ یک دخترو بزنن محله هاشون به بالای شهر ارتقا پیدا می کنه!!!

 اقا پسری که ابرو برمی داری و موهاتو رنگ میکنی!!!

اینا کافی نیست...! باید رز لب بزنی دامنم بپوشی تا ناز بشی...!!!

 جذابیت و خوشتیپ بودن هیچ تفاوتی تو زندگی آدم ایجاد نمیکنه...
مثلا زندگی من... بابقیه چه تفاوتی میکنه؟؟
والادیگه...

 میهن بستنی لیمو نعنا زده
فردا بستی دوسیب نزنه بلند صلوات!!

 بابا بزرگم هشتاد سالشه همیشه اصرار میکنه که بزارید من از خونه تنهایی برم بیرون مگه زندانی گرفتید ؟ میخوام برم نون و روزنامه و اینا بگیرم …
یه روز بعد از کلی اصرار گفتیم باشه برو ولی مواظب باش ! رفته نونوایی محل به همه ی اونایی که تو صف بودن گفته عجب روزگاری شده ، پنج تا دختر دارم پنج تا پسر اونوقت تو این سن و سال من پیرمرد باید بیام تو صف وایسم نون اونارم من بگیرم …
تا یه مدت هرکس منو تو محل میدید نصیحتم می کرد !!!

 عاقا ما یه دایی داریم وقتی باهاش اسم فامیل بازی میکنیم اگه مثلا اسمو نوشته باشه شیوا فامیلو مینویسه شیوایی ، اگه حیوونو بنویسه شیر اشیا رو مینویسه شیر پلاستیکی !
یه بارم حیوون با ک رو نوشته بود کک حالا دیگه خودتون کک پلاستیکی رو تصور کنین دیگه !

 چند روز پیش دلم درد میکرد به مامانم گفتم دلم درد میکنه میخوام برم دکتر ! مامان بزرگم که اونجا بود گفت : نمیخواد بری دکتر ! نوشابه بخور ! ما قدیما وقتی بز و گوسفندامون معدشون بهم میریخت بهشون نوشابه می دادیم !!!

 دخترخالم ۵سالشه اومده گوشیشو گذاشته رو تاقچه برگشته میگه : مامان یه وقت مسیجامو نخونیا !!!
اونوخت من تا ۱۰سالگی فک میکردم گوزنا شوهر آهوها هستن …