برای دخترخالم توی فیس بوک صفحه درست کردم بعد یه هفته رفتیم دیدم صد نفر دوست داره اونوقت درخواست دوستی براش فرستادم برام پیغام گذاشته شما کی هستی!!!!

من دارم با کاپشن تو خونه میگردم مامانم اصلا به کلید خاموش کردن کولر اعتقاد نداره:)) خب مادر من جای بچه دو تا پنگوئن میووردی

خواستگار اومده برام ، خواهر پسره میگه برادر ما اولین بارشه میاد خواستگاری واسه همین خجالتیه. مامان بزرگ منم واسه بازار گرمی میگه دختر ما هم اولین باره واسش خواستگار

خواهرم :اولین بار که فهمیدی من قراره به دنیا بیام،…. چه احساسی بهت دست داد؟ مامام : تهوع!….

رفتیم خواستگاری واسه داداشمون! بابا ی ما و طرف در ارتباط با کاراشون خالی میبندند باقلوا! یهو بابای دختره به بابای ما :شما ایمیل دارید؟؟!! بابای ما: نه مرسی!همه چی اینجا هست و خوردیم!!!!

مهمون اومده خونمون مرغ عشق هامو دیده رو لوستر میگه : مرغ عشقن اینا ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ گونه نادری از میمون های بالدارن
که فقط در شمال خونه ما رو لوستر زندگی می کنن

زن عموم زنگ زده میگه:دارم آش میپزم رشته کم دارم برو برام رشته بگیر.براش خریدم بردم دادم بهش بجای تشکر میگه:چقدر دیر کردی،چرا از این رشته ها گرفتی و…. آخر سر هم میگه خوب دیگه میتونی بری (یه تعارف نزد بریم تو آش که نه یه چایی بده بخوریم تو این سرمای زمستون)

کار خیرم به ما نیومده

خواهرم توگوشیش اسم منو save کرده(تاتوله)!! بهش میگم:تاتوله یعنی چی؟! میگه:مخفف تارا کوتوله است!!

حالا جای مهم اینجاس که قدمم بلنده یکی نیس بش بگه تو داهات شما به قد بلند میگن کوتوله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ساعت ۶ صبح بابام ماشین رو از پار کینگ در آورد بعد داشتم در و میبستم یه دفعه بوق زد منم که هنوز خواب ۲ متر پریدم هوا بعدش گفتم چیه؟! سرش رو از پنجره آورد بیرون میگه اون چراغ پارکینگ رو هم خاموش کن