توی رستوران بین راهی رفتم دستشویی دستمو بشورم،
مسئول دم دستشویی موقع خروج می گه: آقا! 200 تومن می شه.
من: من فقط دستمو شستم...
اون: پس برگرد برو توالت بعد بیا 200 بده!
دستمو کردم جیبم 200 تومن بهش دادم،
میگه: "نه! باید بری دستشویی حتما!"میگم: چرا؟
میگه: من مال حروم از گلوم پایین نمی ره!
برچسبها:
یه بار دیگه رفتم . طرف گفت 300 تومن . گفتم برا چی ؟ گفت پول دستشویی رفتن دیگه ! گفتم داداش ما چیزی که نخریدیم یا ور نداشتیم که بخوایم پولشو بدیم. تازه یه چیزم باید بهمون بدی ... که یه چیزی هم گذاشتیم ... برو خدا رو شکر کن پولشو ازت نمیگیرم .. برو عمو جون ... بنده خدا هم قانع شد و حرفی نزد ... و من با اقتدار به همراه خـــــــانــــــــدان از دستشویی بیرون اومدیم ...
***
برچسبها:
آغا یه بارم ننه و بابام رفتن مسافرت مام مثلا درس داشتیم نرفتیم
هیچی دیگه مامانم زنگید نصیحت کنه میگه پد سگ نری شمعه سماور و فوت کنی خاموش شه بعد شیرشو بپیچونی گاز پخش شه کبریت بزنی خونه منفجر شه بمیری!!
.
.
.
.
آخه مادرم مگ من چقد کرم درونم فعاله آخه؟؟
چه تصوری ازم داری؟
اگه گورزیلا بودم یه چیزی....
برچسبها:
('_')
<||>
_//_
چیه؟؟؟!!!...
دلم میخواد وایسم وسط
, مشکلیه...؟؟؟؟؟
والاااااااااااا
چشماشو درشت میکنه واسم...
برچسبها:
یه روز یه بنده خدایی با زنش میره انگلیس! فردای اونروز با هم میرن بیرون.
یه مردی از کنارشون رد میشه و میگه :گود مورنینگ سِر!
یارو هم میگه سِر مورنینگ گود!
زنش می پرسه :چی گفت اکبر آقا؟
میگه :هیچی، گفت سلام علیکم، منم جواب دادم علیک سلام!!!!!!!
برچسبها:
حیف نون ۹ نفر رو سوار پیکان میکنه، افسره نگهش میداره.
پیادشون میکنه میگه:
اگه بتونى دوباره اینا رو سوار کنى جریمت نمیکنم!
حیف نون بر میگرده میگه:
فحش گذاشتم هرکی جا بمونه!
افسره هم سوار میشه...!
برچسبها:
محاسن بغل دستی
ایام رجب المرجب بود و هر روز دعای «یا من ارجوه لکل خیر» را می خواندیم. حاج آقا قبل از مراسم برای آن دسته از دوستان که مثل ما توجیه نبودند، توضیح می داد که وقتی به عبارت “یا ذوالجلال و الاکرام “رسیدید، که در ادامه آن جمله “حرّم شیبتی علی النار ” می آید، با دست چپ محاسن خود را بگیرید و انگشت سبابه دست دیگر را به چپ و راست تکان دهید.
هنوز حرف حاجی تمام نشده ، یک بچه های تخس بسیجی از انتهای مجلس برخاست و گفت: اگر کسی محاسن نداشت ،چه کار کند؟
برادر روحانی هم که اصولا در جواب نمی ماند گفت: محاسن بغل دستی اش را بگیرد .چاره ای نیست، فعلا دوتایی استفاده کنند تا بعد!
تو حوری هستی؟
فکر کردم که شهید شدم و الان توی بهشتم . اما هنوز حالم جا نیامده که بروم میوه بخورم و زیر درخت ها گشتی بزنم . پرستار یک دفعه وارد شد . من هم که فکر می کردم در بهشت هستم . گفتم: تو حوری هستی ؟ پرستار که فکر کرده بود خیلی زیباست . گفت : بله من حوری هستم . من هم گفتم : اگر تو حوری هستی پس چرا این قدر زشتی ؟ پرستار عصبانی شد و آمپول را محکم در دستم فرو کرد .
برچسبها:
بابام اومده میگه:
توکه هر روز قهوه خونه ای ریه هات داغونه
چشماتم که ضعیفه
هر نیم ساعت میری دستشویی یعنی کلیه هاتم خرابه
ماهی ۲۰ روزم که اسهال داری
قلبتم که هر ماه به یکی اهدا میکنی
آخه این " کارت اهداء عضو" چیه گرفتی؟؟؟؟
برچسبها:
حیف نون با دوستش میر ن بانک بزنن، پلیس دستگیرشون میکنه و
میگه :حکمتون اعدامه! محاربین.
حیف نون میگه :محارب یعنی چی؟
پلیس میگه :یعنی جنگ با خدا
حیفه نون رو میکنه به دوستش میگه :دیوونه نگفتم تیر هوایی نزن!؟ :)))
برچسبها: